-
اینجا و اونجا و همه جا
دوشنبه 12 بهمن 1394 17:53
فقط بخاطر این که از دنیا عقب نباشم اینجا https://telegram.me/mamaniashegh هم هستم خلاصه راحیل اینجا، راحیل اونجا ، راحیل همه جا https://telegram.me/mamaniashegh
-
چند بوسه زندگی کرده ای؟
یکشنبه 11 بهمن 1394 22:00
زندگی را به سال نباید شمرد ، که چند سال زندگی کرده ای !! باید به آغوش شمرد ... به بوسه ... ، که چند آغوش ، که چند بوسه زندگی کرده ای ...! __ فرشید فرهادی __ شعر بالا رو با کلی سوز و گداز واسش میخونم و چشم میدوزم بهش. میگه خوووو که چی؟ میگم به خدا حرف حق رو زده همینجوری که ولو شده رو کاناپه کنترل تلویزیون رو میذاره...
-
یه راحیل کیپ با یه روز معمولی
شنبه 3 بهمن 1394 15:12
سرما خورده ام و ناخوش .. باز هم بدون من زیر باران قدم زدی !؟؟ مهران پیرستانی دوست دارم زندگی که یک نواخت میشه یه نفر از اعضای خانواده از خود گذشتگی کنه و با سرخوش بازی در آوردن زندگی رو به سمت شادی هدایت کنه ولی خو این توی این روزهای درگیری عمل و روزهای غمگین از دست دادن شوهر خواهر شوهری واسه هیچ کدوممون حس و حالی...
-
اون روی سگیِ راحیل
شنبه 26 دی 1394 12:59
با اعجاز بوسه هایت ادعای پیامبری کن من ایمان می آورم! نسرین فخیمی یه عصر پنجشنبه وقتی بخاطر خانواده ی شوشویی با شوشو دعواتون شد بعد از دعوا خودتون رو بزنید به بیخیالی صبح جمعه ماشین رو بردارید برید توی خیابونهای خلوت شهر یه چرخ بزنید و از خلوتی شهر لذت ببرید بعدش خودتون رو با شنیدن با ایــــــن موزیک خفه کنید و پر...
-
خیلی حرفها
چهارشنبه 23 دی 1394 23:23
گاهی نه پای رفتن میماند نه پای ماندن در هر دوجهت که بدوی بازنده ای (بهشته معیر) واسه 13 دی ماه نوبت دومین عمل بود .7ونیم صبح وقتی داشتم آماده میشدم که با آبجی و مامان بریم واسه کارهای عمل شوشویی باهام تماس گرفت و خبر فوت شوهر خواهر شوهری رو داد با این که همه آماده ی شنیدن این خبر بودیم ولی خیلی عذاب آور بود تنها کاری...
-
احترام به هوای پاک
چهارشنبه 9 دی 1394 22:40
عاقبت یک شب صدای یک خاطره خواب که هیچ خانه را روی سرت خراب می کند! (رضا یاراحمدی) یه شبهایی که یه حرفایی رو دلت سنگینی میکنه همینطور که ماشین رو برمیداری و میزنی به دل خلوت ترین خیابون نزدیک خونه و ایــــــــــــــــــــــن موزیک ر و گوش میدی به همه سیگاری های شهر حسودیت میشه میگی کاش میشد این همه درد رو یه جوری دود...
-
بلاتکلیفی
چهارشنبه 9 دی 1394 08:59
قیدت را زدم حالا من ماندهام با دوست داشتنی که زمان و مکان نمیشناسد! نسترن وثوقی هنوز هم بلاتکلیف روزها رو شب میکنم و شبها رو با زل زدن به سقف به صبح می رسونم. این بلاتکلیف موندن نبض زندگی رو برام کند کرده #@#@ به فاصله ی چند روز وارد خانواده ی شوشویی شدیم ،من شدم عروس کوچیکه ی خانواده و اون شد داماد کوچیکه. روزها...
-
خاطره ی یه روز سخت
جمعه 13 آذر 1394 22:08
انتظار که چیز بدی نیست روزنه ی امیدی است در نا امیدی مطلق من انتظار را از خبر بد، بیشتر دوست دارم عباس معروفی این روزها و این هفته های من به انتظار کشیدن واسه هفته ی بعد میگذره به انتظار این نشستم که بخیه های چشمم خشک بشه یا جذب بشه یا دکتر بدونه که قبل جذب شدن میشه کشیدشون و برن مرحله ی دوم درمان رو شروع کنند. قبل از...
-
به عشقت بی قراروم
چهارشنبه 27 آبان 1394 15:42
این روزهایی که اکثر اوقاتم رو توی خونه میگذرونم دلتنگ هر کاری که شما فکرش رو بکنی میشم. این مدت همه کارهای خونه از تمیز کاری و شست و شو پخت و پز به عهده ی مامانی و آقای شوشو بوده و هست یه روزهایی صبح که چشم باز میکنم دلم میخواد پاشم یه صبحونه ی توپ آماده کنم و بعدش با غر غر کارهای روزمره رو انجام بدم. یه روزهایی دلتنگ...
-
بیا زخم هام رو یه جوری رفو کن
دوشنبه 25 آبان 1394 15:02
و خداحافظی وصله ی غمگینی ست که به چشم هایمان می دوزیم منیره حسینی سی سال پیش که چشمم قیچی خورد و یه دختر 5 ساله بودم همه دردهام ،همه تصمیم هام واسه هر نوع عمل ،گردن مامان و آقاجون بود. بیست و چند سال پیش که تصمیم به پیوند قرنیه چشمم گرفته شد و رو هیچ وقت فراموش نمیکنم. یک یا دو روز در هفته من و مامان توی اون پیکان سبز...
-
کاش این نیز به خوبی بگذرد
سهشنبه 12 آبان 1394 08:06
از صبح چشم دوختی به لیوان چایی که ساعت قبل گرم بود و میگی کجا بودم که این چایی به شربت تبدیل شد هنوزم به درست بودن تصمیمی که گرفتی شک داری هنوز بعد از چندین ماه فکر کردن در مورد کاری که میخوای انجام بدی دلت قرص نیست هنوز سردرگمی هنوز دلت یه حامی میخواد که بیاد روبروت بایسته زل بزنه توی چشمات و بگه این کار درست ترین...
-
یه اتفاق ساده یه فاجعه ی بزرگ
سهشنبه 21 مهر 1394 11:37
دری باز و بسته شد کسی جوانی اش را برداشت و رفت من و خاطره ها ... پشت دیوار پیر شدیم "پرویز فکرآزاد یه روزهایی زیادی حساس میشم و همین مزخرف بازیام همه زندگی رو به کامم تلخ میکنه ماشین رو توی یه نقطه ی خلوت و خیلی دورتر از اون مرکز خرید پارک میکنیم تا بهانه ای واسه قدم زدنمون فراهم بشه همینطور که دستهایم را دور...
-
کم گوی و گزیده گوی چون دُر
چهارشنبه 15 مهر 1394 21:46
هیچ آدمِ عاقلی بعدازظهرِ یک روزِ پاییزی را وِل نمی کند بروَد به جای قدم زدن با تو سرما بخورد. ... __ علیرضا اکبری ماکویی __ اون زمانها که خیلی هم دور نیست ،دوران نوجوانی خودم وقتی با مامانم میرفتم بیرون با این که با مامانی فقط 15 سال تفاوت سن داشتم ظاهر مامانم کاملا متفاوت تر از من بود همیشه مشخص میشد من دخترشم ولی...
-
یه روزهایی
چهارشنبه 8 مهر 1394 22:42
صدایم کن اعجاز من همین است نیلوفر را به مرداب میبخشم باران را به چشمهای مردِ خسته شب را به گیسوانِ سیاهِ سیاهِ خودم و تنم را به نوازشِ دستهایِ همیشه مهربانِ تو صدایم کن تا چند لحظه ی دیگر آفتاب میزند و من هنوز در آغوش تو نخفته ام نیکی فیروزکوهی یه روزهایی هم هیجان زندگی کم میشه و آدمی رو به افسردگی میره یکی از...
-
هوای غریب
سهشنبه 31 شهریور 1394 15:27
مقصد: چین باشد یا کره فصل: پاییز باشد یا تابستان - مسافر که تو باشی بهار به استقبالت می آید! ... (نسرین فخیمی) وقتی به سفر میروید اون شب اول که دور از خانه اید ،جدا از رختخواب و بالشت خودتون هستید رو تصور کنید ،اون لحظه که توی یه جای غریب میخوابید اون حس غربت قلبتون رو به درد میاره و دلتنگتون میکنه من شبهایی که هوا...
-
بوس و بغل ِ خیابونی
یکشنبه 29 شهریور 1394 14:26
فنجانِ چای ِ توام ببین چگونه قند در دلم آب می شود به شوق لبت... __ یاور مهدی پور __ شوشو سرماخورده بود عصر جمعه بردمش درمونگاه آمپولشو بزنه درمونگاه اینقدر خلوت بود که لذت بردم از در درمونگاه که آمدیم بیرون داشتیم سوار ماشین میشدیم یه خانوم و آقای متشخص آمدن سوار ماشین بغلی بشن که یهویی آقاهه به سمت خانومه داد زد...
-
" ﺯﻧﯽ " ﮐﻪ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ...
شنبه 21 شهریور 1394 13:25
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻣﺸﮑﯽ ﺍﻧﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻃﻼﯾﯽ ﻭ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﯾﮕﺮ .... ﺷﺮﺍﺑﯽ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﺍﺳﺖ " ﺯﻧﯽ " ﮐﻪ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ... فقط خواستم بگم: کاری نکنید که طوری بشود که دلتنگ موهایتان بشوید نصیحت یک درد کشیده ، یک دلتنگ ، یک کچل دلوم برا موهام تنگ شده ، برا بستنش، برا بافتنش ، حتی برا کلیپس زدن خدایا موهای هیچ زنی رو ازش نگیر همینطور عقلش...
-
امروز چقدر هوای عاشقی دارم
سهشنبه 17 شهریور 1394 12:44
این روزها هوای عاشقی دارم ... دلم بوی تند بدنت کنار دریا می خواهد لمس ماسه ها و بازی امواج می توانم ساعت ها کنار سکوتت بنشینم و فقط نگاه کنم به حرکت آرام رگ های آبی دستانت و سرگیجه بگیرم دلم می خواهد در نفست گم شوم و این دلشوره عجیب پر تپش را میان سینه ات آرام کنم دستم تنم لبم وجودم امروز چقدر هوای عاشقی دارم اگه خدا...
-
هر غروب می آید
یکشنبه 8 شهریور 1394 15:22
هر غروب می آید و مرا در آغوش می گیرد تنها " تاریکی" ست که مرا خوب می فهمد . "حسین غلامی خواه" شاید اگه چندین سال قبل عقل امروزم رو داشتم امروز سرنوشتم چیز دیگری بود فقط یک تصمیم بچگانه میتونه همه سرنوشتت رو تغییر بده و یه (( اگه این کارو نکرده بودم شاید حال و روزم بهتر از الان بود)) رو واست باقی...
-
آخدا
جمعه 30 مرداد 1394 20:46
بانوی کسی باش که بهار را دوست دارد و باران را و رسیدن را.. نیکی فیروزکوهی یه شب جمعه هایی هم هست دست از دنیا میشوری هندز فری رو میذاری توی گوشِت زیر پتو گم میشی ایــــــنو گوش میدی و یه فلش بک به گذشته ات میزنی به همون روزهایی که تازه فهمیده بودی عاشقی یعنی چه به عشق اون روزها ، به خواسته هات ، به آرزوهات فکر میکنی...
-
زن است دیگر
پنجشنبه 22 مرداد 1394 20:26
آن قدر برای تو می میرم که هربارصدایم بزنی جانم از دهانم بیرون بیاید منیره حسینی زن است دیگر گاهی [ پی ام اس ] یقه اش را در حین رانندگی میگیرد. و آن زن چاره ای ندارد بجز این که پاچه ی آقای راننده ی پشت سرش را بگیرد و بخاطر این که خر خطابش کرده به او راه عبور ندهد و آنقدر آرام در آن خیابان باریک ِ یک طرفه رانندگی کند تا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 مرداد 1394 13:03
تنها نشستهای و چای مینوشی و سیگار میکشی هیچ کس تو را به یاد نمیآورد این همه آدم روی کهکشان به این بزرگی و تو حتی آرزوی یکی نبودی *فخری برزنده همینطور که دمبل توی دستمه و دارم روی پهلو هام حرکت میزنم یه خانوم خوش هیکل با تاپ قرمز و شلوارک مشکیش توجه منو جلب میکنه توی آینه دارم نگاش میکنم که با یه اخم میاد سمتم...
-
کلی حرف
یکشنبه 18 مرداد 1394 13:17
می دانی؟ من پایِ دلدادگی ام ایستاده ام پایِ آغوشِ نیامده ات پایِ بغض ها و خستگی هایت من پایِ "تو" ایستاده ام .. عادل دانتیسم این سفر بهترین سفر عمرمون بود یه سفر سه نفره که حسابی به دلمون نشست اقای شوشو هم زحمت کشید و یه عالمه خاطرات خوب واسمون به جا گذاشت بهترین شبها سه شبی بود که مشهد بودیم شبها این جا جای...
-
عشق یعنی وقتی که بی قرارت میشم
دوشنبه 22 تیر 1394 12:35
آمد چرخید عطر تنش درخانه ام پیچید باید برای او نامی بگذارم: باد گردباد برباد داد زندگی ام را رفت منیره حسینی هفده همین سالگرد ازدواجمون هم گذشت . خوب نبود با همه خونسردی هام باز یه وقتایی ، در یه زمان خاص تحملم تموم میشه و گند میزنیم به همه چی خیلی روی صبر و تحمل خودم کار کردم . خیلی صبورتر و خونسرد تر از اون چیزی که...
-
من ومزرعه م
سهشنبه 16 تیر 1394 12:02
آغوش تابستانی َت را می خواهم شرجی ِشرجی تا اشک ها را غسل دهم "پرویز فکرآزاد" این روزا اینقدر درگیرم که نگو یعنی صبح که بیدار میشم چشم به هم میزنم میبینم شده ساعت چهار عصر و شوشو از اداره رسیده وجود پسری توی خونه خیلی عالیه همه کارهای بیرون رو انجام میده و من فقط درگیر کارهای خونه ام حالا میگم خیلی درگیرم...
-
یه شب قشنگ
چهارشنبه 10 تیر 1394 12:40
بی هیچ سوالی و جوابی بغلم کن... خسته تر از آنم که بگویم به چه علت... یاسر قنبرلو ساعت دو شب بود من هنوز نتونسته بودم چشم روی هم بذارم بلند شدم نشستم اینستاگرامم رو چک کردم. آروم میگه تو چرا بیداری؟ میگم ااا تو هم که بیداری میگه فکرم درگیره میدونم تا حرف نزنه آروم نمیشه سر حرف رو باز میکنم تا زبونش باز بشه میگه میدونی...
-
2
شنبه 6 تیر 1394 13:44
تمامِ مسکن های دنیا را امتحان کردم... هیچ کدام التیام نمیدهد دردِ جای بوسه هایت را... خیلی وقت بود با تلخی بوی ادکلنش که مشامم رو قلقلک بده بیدار نشده بودم ولی امروز یه شنبه ی رویایی بود از اون روزهایی که با تلخی بوی ادکلنش بیدار میشی چشمای پر خوابت رو میدوزی به صورتش که از آینه قابل دیدنه ، متوجه نگاهت که میشه یه...
-
دلتنگی هایم به اینجا منتقل شد
دوشنبه 1 تیر 1394 13:23
دلم برایت تنگ می شود هر دقیقه هر ثانیه! (نسرین فخیمی) دلم لک زده بود واسه چند سطر نوشتن ولی خو فعلا وبلاگ قبلی به فنا رفته حسابی میشه و اینجا مینویسم تا با کارکرد اینجا آشنا بشم و بخوام تنظیماتش رو یاد بگیرم فعلا با معمولی نوشتن سر میکنم خلاصه اون راحیل بلوگفا اینجا در خدمتتونه