منفی ترین پستی که گذاشتم

من
بهار می شوم
تو با لبهات
بر تنم شکوفه بزن...

عباس_معروفى

تلگرام راحیل :

 

https://telegram.me/mamaniashegh

 

دنیا چه رسم تلخی داره ،از هرچی که میترسی اونو سرت میاره

   

بالاخره زندگی روال عادی خودش رو شروع کرد

سفر تموم شد، دید و بازدید ها تموم شد . فقط مونده این سیزده هم بگذره و مسخره بازی ها تموم بشه

سفر که کلا یه ضد حال بزرگ بود . از خودم و از شوشو کلی بدم اومد .اصلا من نمیدونم این آقایون وقتی چشمشون به فک و فامیلهای خودشون میخوره چرا اخلاقشون به معنای واقعی گوه میشه

انگار جلو فامیلهاشون واسشون افت داره بخوان با همسرشون خوب برخورد کنند حتما باید یه برج زهر مار باشند.

خلاصه که اگه اون یه برج زهر مار بود من به ظاهر یه زن شاد بودم که همه وقتم رو با جوون ترهای فامیل به گشت و گذار میگذشت ولی از درون داغون بودم .

مراسم عروسی هم خیلی معمولی تر از حد ممکن بود واسه همین اصلا خوش نگذشت.

کلا سال جدید رو با یه موج منفی شروع کردم واسه همین تا این لحظه هیچ چیز خوبی ازش ندیدم.

راحیلی نوشت :از قدیم گفتن سالی که نکوست از بهارش پیداست، امسال رو خدا به خیر بگذرونه نکویی از همون ثانیه های اولش چکه کرده واسه من

 

امیدوارم لحظه لحظه ی زندگی تک تکتون پر از شادی و زیبایی باشه و سال رو به خوبی شروع کرده باشید و با بهترین لحظه ها هم واستون سپری بشه